يكي از نگرانيهايي كه مسئولان دولتي دارند، گرايش زنان به موادمخدر است. با ورود موادصنعتي زنان به ويژه دختران جوان بعضا به دام اين مواد افتادند . اين مواد به عناوين مختلف به آنها عرضه ميشود ولي فريبي كه دختران ما را بيشتر به دام مياندازد، داروهاي لاغري است. جوانانمان نميدانند كه اين قرصها حاوي موادمخدر و كشنده هستند و اكثرا هم به صورت غيرمجاز عرضه ميشود.
دبير ائتلاف اسلامي زنان نيز با ابراز نگراني از شيوع اعتياد در دختران جوان به روابط عمومي ستاد مبارزه با موادمخدر ميگويد: اگر به مجموعه فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي نگاه كنيم، درمييابيم نگرش غلطي به زن دارند و به جاي اين كه جايگاه انساني باكرامت، تصميمگير و شخصيت او در جامعه ديده شود، بيشتر نگاه ابزاري و ابزار جنسي را ترويج ميكند. حتي رسانه ملي و توليدات سينمايي كه مشخصا كار فرهنگي ميكند نگاهشان نگاه ابزاري است. از طرف ديگر فرهنگ غربي هم ترويج نگاه جنسي به زن را در دستور كار خود دارد و تصوير به خصوصي را تبليغ ميكند و باربي را از جامعه ميخواهد.
به دليل خصوصياتي كه زن دارد اسلام اجازه نميدهد كه نگاه مردان به زن نگاه جنسي باشد. وقتي خلا بارور كردن شخصيت اجتماعي زن وجود داشته باشد، خود به خود گرايش به تبليغات غربي قوت گرفته و پررنگ ميشود. قرص لاغري كه در آرايشگاهها و ورزشگاهها به دخترانمان داده ميشود پيامد آن است. گروهي به نام دختران خوب در توليدات فرهنگي داريم. خوبها آنهايي هستند كه به صورت اغراق آميزي از آنها تعريف ميشود. اما نميگويند كساني كه در اين دسته قرار ندارند، بد هستند. به همين دليل دختراني كه در دسته خوبها نيستند خودشان را وقف رسيدن به خوبها ميكنند و سر از وادي موادمخدر و قرصهاي لاغري درميآورند. نقص در بخش ديگري است كه خودش را در گرايش به موادمخدر نشان ميدهد.
توران وليمراد با اشاره به اين كه گرايش زنان و دختران به موادمخدر فقط مختص موضوع قرصهاي لاغري نيست، ميافزايد: بعضي وقتها موضوع “پز اجتماعي” است. علاوه آن، راههايي تفريح و هويت دارا شدن را به دخترانمان ياد نداديم. به همين سبب مقولههايي همچون قليان، سيگار و موادمخدر رشد پيدا ميكند و شاهد آن هستيم كه تعداد دختراني كه قليان مصرف ميكنند، بيشتر از پسران است. به لحاظ عرفي كه در جامعه ما وجود دارد دختران خيلي جاها نميتوانند بروند و يا كارهايي كه پسران انجام ميدهند را انجام نميدهند.
پس وقتي روزنهاي پيدا ميكنند با هم جمع ميشوند و براي كشيدن قليان به رستورانهاي سنتي ميروند. راه درست اين است كه اين معضل توسط كارشناسان امر علت يابي و آسيبشناسي شود. اعتياد دختران (از سيگار تا موادمخدر) معلول است. اگر بخواهيم جلوي معلول ها را بگيريم از يك جاي ديگر سر در ميآورد.
اين فعال حقوق زنان با بيان اين كه اطلاعرساني كار درستي است، تاكيد ميكند: بايد از ابزار مختلف وسايل اطلاعرساني مانند منبر، رسانه ملي، سايت ها، مطبوعات و… استفاده كنيم و اين فعاليت به هيچ وجه نبايد متوقف شود. ضربههايي كه تاكنون خورديم به دليل كمبود اطلاع رساني بوده. البته اطلاعرساني به معناي اين نيست كه يك مسئله با رعب و جنجال برخورد شود. قطعا خانوادهها براي اين كه جوانشان گرفتار نشود هر كاري ميكنند. جوان هم وقتي به سراغ موادمخدر ميرود كه خانواده كاربرد ندارد.
توران وليمراد با اشاره به رويكرد وزيركشور در اجتماعي كردن مبارزه با موادمخدر ميگويد: بايد گروههايي كه مورد اقبال جوانها هستند، به جاي اطلاعرساني، نقش اجتماعي را ايفا كنند. يعني كساني كه خودشان در گذشته گرفتار اعتياد بودند، ولي ترك كردند و در حال حاضر يك شخصيت مقبول جامعه هستند، علما، اساتيد دانشگاهي، بازيگران، جمعيتها و انجمنهاي اجتماعي، همه و همه در ريشهكني اعتياد مشاركت داشته باشند. كار ديگري كه به نظر درست ميآيد اين است كه مسولان شبكههاي اجتماعي را فعال كنند كه در حين جريانسازي، هم اطلاعرساني هم صورت گيرد. چند وقت پيش من از كنار مدرسهاي رد ميشدم كه دست و هوراي بچهها توجهم را جلب كرد. ديدم يكي از بچهها سيگارش را روشن كرده و مورد تشويق ديگران است. ميخواهم بگويم فشار اجتماعي كه وجود دارد بچهها را به زانو درميآورد. بايد حركت اجتماعي به سمتي خلاف اين جريانها باشد و فشار همسالان به جاي آن كه بچهها را به سمت استفاده از موادمخدر ببرد، به سمت تقبيح آن ببرد و اگر كسي بخواهد به سوي مواد برود، آن را مخفي كند. يا اين باعث ميشود كه زنان با دوستانشان براي كشيدن قليان جمع نشوند. نقص اصلي در ناموفق بودن طرح و برنامههاي كه ارائه ميشود در برنامهريزي است. برنامهريزي يعني از يك نقطه موجود به يك نقطه مطلوب، پس بايد مسير راه، ابزارها و راهكار را ترسيم كنيم تا به درستي به مقصد برسيم.
دبير ائتلاف اسلامي زنان با اشاره به اين كه رويكرد اجتماعي شدن موادمخدر بايد با هدفي مشخص باشد، ميافزايد: بايد به گونهاي برنامهريزي كنيم كه تقبيح استفاده از موادمخدر باعث شود كه جوانان (به ويژه دخترانمان) قدمهاي اول را به سختي بردارند. متاسفانه در حال حاضر برعكس اين جريان وجود دارد. جوانان كنار هم جمع ميشوند، موادمخدر مصرف كرده و كارشان را براي همديگر توجيح ميكنند و قدم به قدم در اين منجلاب جلو ميروند. نه فقط خانواده بلكه جريانهاي اجتماعي بايد در اجتماعي كردن مبارزه با موادمخدر فعال شوند. به نظرم حضور كارشناسان دانشگاهي براي برنامهريزي و اجتماعي كردن آن، كاملا ضرورت دارد. اجتماعي كردن يك كلمه است كه راهكارهاي به لحاظ علمي زيادي دارد. شناختن ريشه و روشهاي اجتماعي، مسيرهايي كه به سمت اطلاعرساني ميرود، استفاده از همه نهادها و اهرمهاي اجتماعي براي پيشگيري از گرايش جوانان به موادمخدر را بايد كارشناسان دانشگاهي رصد كنند.
منبع خبر: روابط عمومي ستاد مبارزه با موادمخدر۹۳٫۵٫۱۸