به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با موادمخدر به نقل از انصافنیوز؛ «گل» یا ماریجوانا، در سالهای اخیر بهویژه میان نوجوانان و جوانان با استقبال بیشتری همراه شده است. بسیاری از مصرفکنندگان، آن را مادهای گیاهی و بیخطر تلقی میکنند که صرفاً باعث آرامش یا لذت موقتی میشود.
با این حال، شواهد علمی نشان میدهد که ترکیبات فعال موجود در گل، بهویژه THC، تأثیرات مستقیم و گاه ماندگاری بر مغز دارند. در این مقاله بهطور دقیق بررسی میکنیم که مصرف گل چگونه بر عملکرد مغز اثر میگذارد و چه پیامدهایی ممکن است بهدنبال داشته باشد.
عوارض کوتاهمدت مصرف گل بر مغز
ماده مؤثر گل، یعنی THC، مستقیماً روی گیرندههای عصبی مغز تأثیر میگذارد؛ گیرندههایی که در حافظه، تمرکز، هماهنگی حرکتی، هیجانات و تصمیمگیری نقش کلیدی دارند. به همین دلیل، حتی مصرف محدود گل میتواند بلافاصله باعث اختلال در عملکرد طبیعی مغز شود. این اثرات معمولاً موقتیاند، اما در برخی افراد میتوانند شدت بالایی داشته باشند و منجر به رفتارهای غیرعادی یا پرخطر شوند.
مهمترین عوارض کوتاهمدت گل بر مغز عبارتاند از:
- کاهش تمرکز و ضعف حافظه کوتاهمدت: مصرف گل باعث میشود ثبت و نگهداری اطلاعات جدید در مغز با مشکل مواجه شود.
- اختلال در درک زمان و مکان: احساس کندتر گذشتن زمان یا عدم تشخیص مکان، یکی از اثرات رایج گل بر مغز است.
- افزایش اضطراب، ترس یا پارانویا: گل میتواند در برخی افراد حالت تدافعی یا بدبینی شدید ایجاد کند؛ حتی در موقعیتهای عادی که هیچ دلیلی وجود ندارد.
- کندی واکنشها و ضعف در هماهنگی عضلانی: مغز در هماهنگسازی حرکات بدن دچار اختلال میشود؛ موضوعی که برای رانندگی یا انجام کارهای فنی خطرناک است.
- کاهش کنترل بر تصمیمگیری و بروز رفتارهای ناگهانی: کنترل رفتاری کاهش پیدا میکند و فرد ممکن است تصمیمات عجولانه یا غیرمنطقی بگیرد.
این اثرات بسته به میزان مصرف، وضعیت روانی فرد، سن و دفعات استفاده میتوانند کم یا زیاد باشند، اما در هر صورت نشاندهنده تأثیر مستقیم گل بر عملکرد مغز هستند.
عوارض بلندمدت مصرف گل بر مغز
وقتی مصرف گل بهصورت مداوم یا از سنین پایین آغاز شود، آسیبهای مغزی میتوانند از حالت موقتی به آسیبهای ماندگار تبدیل شوند. دلیل اصلی این آسیبها، تأثیر مکرر ماده THC بر ساختار و کارکرد بخشهایی از مغز است که هنوز در حال رشد یا تثبیت هستند؛ بهویژه در نوجوانان و جوانان.
مهمترین عوارض بلندمدت مصرف گل بر مغز عبارتاند از:
- آسیب به هیپوکامپ و قشر پیشپیشانی:
این نواحی مسئول حافظه، یادگیری، تصمیمگیری و تنظیم هیجانات هستند. مطالعات نشان دادهاند که مصرف طولانیمدت گل میتواند حجم این نواحی را کاهش دهد یا عملکرد آنها را مختل کند.
- افت حافظه، کندی تفکر و کاهش IQ:
افرادی که در نوجوانی شروع به مصرف گل میکنند، در بزرگسالی معمولاً با مشکلاتی در پردازش اطلاعات، حل مسئله و عملکرد تحصیلی مواجه میشوند.
- بیانگیزگی و بیتفاوتی هیجانی:
حالتهایی مانند بیحوصلگی مزمن، نداشتن انگیزه برای فعالیت و کاهش علاقه به اهداف شخصی یا شغلی در بسیاری از مصرفکنندگان دیده میشود.
- افزایش احتمال افسردگی، اضطراب و سایکوز:
تحقیقات، ارتباط میان مصرف مداوم گل و بروز یا تشدید اختلالات روانی مانند افسردگی شدید، حملات اضطرابی و اختلالات روانپریشی (بهویژه در افراد مستعد) را تأیید کردهاند.
- اختلال در سیستم پاداش مغز و ترشح طبیعی دوپامین:
گل میتواند تعادل شیمیایی مغز را برهم بزند، بهطوریکه لذتبردن از فعالیتهای معمولی کاهش پیدا کند و تمرکز ذهنی نیز دچار مشکل شود.
- اختلال در خواب و چرخه طبیعی خوابوبیداری:
گل ممکن است در کوتاهمدت باعث احساس خوابآلودگی شود، اما مصرف مکرر آن الگوی خواب را برهم میزند و باعث اختلال در مراحل عمیق خواب میشود. در نتیجه، فرد ممکن است دچار خواب بیکیفیت و خستگی روزانه شود.
- افزایش ریسک اعتیاد روانی:
گرچه گل معمولاً بهاندازه مواد مخدر سنتی اعتیاد جسمی ایجاد نمیکند، اما میتواند باعث وابستگی روانی شدید شود. این وابستگی با کاهش توانایی قطع مصرف، بیقراری و نیاز به مصرف مداوم برای حفظ عملکرد روزمره همراه است.
- تضعیف عملکرد اجرایی مغز :
تواناییهایی مانند برنامهریزی، مدیریت زمان، تصمیمگیری منطقی و تنظیم رفتار تحت تأثیر مصرف مزمن قرار میگیرند. این اثر بهویژه در افرادی که از نوجوانی مصرف را شروع کردهاند، بیشتر دیده میشود.
- افزایش احتمال بروز اختلالات رشد مغزی در نوجوانان:
در سنین نوجوانی، مغز هنوز در حال شکلگیری نهایی است. مصرف گل در این دوره میتواند تکامل سیناپسها را مختل کند و به کاهش اتصالهای عصبی مؤثر منجر شود، بهخصوص در نواحی مسئول خودکنترلی، قضاوت و هیجان.
این عوارض ممکن است در همه افراد به یک اندازه بروز نکنند، اما شواهد علمی نشان میدهد که مصرف بلندمدت، بهویژه در سنین حساس، میتواند اثرات برگشتناپذیری بر سلامت شناختی و روانی مغز داشته باشد.
آیا عوارض گل بر مغز قابلجبران است؟
ترک گل میتواند بسیاری از اثرات منفی آن بر مغز را کاهش دهد، اما میزان بهبود کامل بستگی به شرایط مصرف و ویژگیهای فردی دارد. در بسیاری از افراد، بهویژه کسانی که مصرف را در سنین پایین و بهصورت مداوم آغاز کردهاند، برخی تغییرات مغزی ممکن است ماندگار باقی بمانند. اما در افرادی که مصرفشان محدودتر بوده و ترک را زودتر شروع کردهاند، مغز میتواند بخشی از کارکردهای خود را بازسازی کند.
عملکردهایی مانند تمرکز، حافظه کوتاهمدت، کیفیت خواب و هماهنگی حرکتی معمولاً ظرف چند هفته تا چند ماه بهبود مییابند. اما توانایی مغز برای ترمیم کامل، به عواملی مثل سن، مدت مصرف، دوز مصرفشده، زمینههای روانی و سبک زندگی بعد از ترک وابسته است.
در مواردی که آسیب به نواحی حساسی مثل قشر پیشپیشانی یا هیپوکامپ وارد شده باشد، ممکن است برخی از اختلالات شناختی یا روانی ادامه پیدا کنند. به همین دلیل، توقف مصرف باید با پیگیری وضعیت روانی و شناختی همراه باشد تا در صورت لزوم، درمان حمایتی یا توانبخشی مغزی انجام شود.
بهطور خلاصه، مغز تا حد زیادی توان ترمیم دارد، اما این ترمیم تضمینی نیست و هرچه ترک زودتر اتفاق بیفتد، احتمال برگشتپذیری آسیبها بیشتر خواهد بود.
جمعبندی
اگرچه مصرف گل در نگاه اول ممکن است بیضرر یا حتی آرامبخش بهنظر برسد، اما شواهد علمی نشان میدهد که این ماده میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد. از کاهش حافظه و تمرکز گرفته تا تضعیف تصمیمگیری و افزایش احتمال اختلالات روانی. اثرات گل تنها به لحظه مصرف محدود نمیشود. در صورت مصرف مکرر و طولانیمدت، این آسیبها میتوانند ماندگار و در برخی موارد غیرقابل جبران باشند.
مغز انسان ظرفیت ترمیم بالایی دارد، اما این ترمیم به شرط ترک زودهنگام، اصلاح سبک زندگی و در برخی موارد مداخله درمانی امکانپذیر خواهد بود. آگاهی از واقعیتهای علمی و پرهیز از باورهای غلط درباره بیضرر بودن گل، مهمترین گام برای حفظ سلامت شناختی، روانی و کیفیت زندگی است.
انتهای پیام/
