شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- ران مورو در نیوزویک نوشت: پشتون آباد، شهرکی کثیف و فقیرنشین در حومه کویته پاکستان، از جمله مناطقی است که فرماندهان افغانی طالبان، پس از خروج از کشورشان در سال ۲۰۰۱، در آن زیسته اند. در این شهرک، ردیف به ردیف خانه های یک طبقه و دو طبقه سیمانی و آجری را می بینید که مشرف به خیابان های تنگ و باریک و جوی های پر از زباله و فاضلاب، خودنمایی می کنند. نکته دیگری که جلب نظر می کند، دیوار نوشته هایی است که اینجا و آنجا چنین مضمون هایی دارند: “زنده باد ملا عمر”، “زنده باد جهاد”. روی بام و پنجره بسیاری از خانه ها، پرچم های سفید و سیاه یکی از حزب های هوادار طالبان برافراشته است.
زندگی در شهرکی مثل پشتون آباد، برای رهبری طالبان افغان امتیازهایی هم داشته است: به آنها اجازه داده است به صورت ناشناس در انظار ظاهر شوند و چهره خود را به عنوان شهروندان معمولی نشان دهند، حتی زمانی که مشغول اجرای عملیات علیه نیروهای آمریکایی در مناطق مرزی بوده اند. اما در سال های اخیر بعضی از فرماندهان طالبان از مناطقی مثل پشتون آباد بیرون آمده اند و در محلاتی متفاوت سکنی گزیده اند. آنها محل زندگی و استقرار خود را از محلات روستایی با خانه های آجری مثل کوچلک – روستایی کشاورزی و فقیرنشین در مسیر کویته و مرز افغانستان- به شهرهای بزرگتر و پر رونق تر انتقال داده اند. هر چه از مناطق جنوبی پاکستان فاصله می گیرید می بینید که طالبان افغان خانه های خود را در حومه های فقیر نشین رها کرده و به سمت محله های توسعه یافته تر مثل کلیفتون، در همسایگی طبقه مرفه پاکستان سکنی گزیده اند.
اکنون می توان گفت بسیاری از فرماندهان طالبان افغان در پاکستان، در مجاورت تجار، هنرمندان و سیاستمداران پاکستانی زندگی می کنند. یکی از خانواده های سرشناس ساکن در کلیفتون، خانواده بوتوست و علی عاصف زرداری همسر بی نظیر بوتو و رییس جمهور پاکستان نیز گه گاه چند روز را در این محله اقامت می کند. بسیاری از ساکنان کلیفتون تحت تدابیر شدید امنیتی در این محله زندگی می کنند و احتمالا خبر ندارند که طالبان نیز همسایه آنها هستند.
در این محله های ثروتمند نشین، اعضای طالبان مشغول خرید یا ساخت عمارت های مجللی هستند که ستون های یونانی، پنجره های ضد انفجار، و دیوارهای مرتفع مجهز به سیم خاردار از جمله ویژگی های آنهاست. زمانی، تصویر کلیشه ای یک رهبر طالبان را چنین چیزی تشکیل می داد: مردی ساده زیست که پشت فرمان یک تویوتا کرولای قراضه و دست دوم نشسته است. اما نسل جدید رهبران طالبان، زندگی کاملا متفاوتی دارند: آنها پشت تویوتا لندکروزر های آخرین مدل می نشینند.
به عبارت دیگر، رهبران طالبان بسیار ثروتمندتر از چند سال پیش شده اند و منبع این ثروت ناگهانی و یک شبه نیز به هیچ وجه جنبه پنهانی و مخفی ندارد. احمد وارور، مدیر اداره مبارزه با مواد مخدر استان هلمند می گوید: “طالبان بیش از هر زمان دیگری درگیر توسعه، سازماندهی و هدایت سیستماتیک تجارت مواد مخدر شده اند. مواد مخدر منبع اصلی تامین پول، غذا، سلاح و بمب های انتحاری برای آنهاست. مرکزیت تجارت مواد مخدر برای رهبران طالبان نیز کویته، کراچی و سرتاسر افغانستان است.”
تجارت مواد مخدر، البته سال هاست که بخشی مهم از اقتصاد افغانستان را تشکیل می دهد. گردانندگان اصلی این عرصه، جنگ سالاران پیشین، مقامات فاسد دولتی و قاچاقچیان عمده هستند. در کنار اینها، رهبران محلی طالبان نیز همواره از منفعت و سود این سوداگری بهره برده اند اما حالا هسته مرکزی رهبری طالبان تصمیم گرفته است تا به این عرصه ورود کند. افزایش قاچاق مواد مخدر از سوی رهبران اصلی طالبان و شمول فراگیر این سوداگری در پیکره این گروه، چشم انداز بسیار خطرناکی را به تصویر می کشد: اگر نفوذ طالبان به دنبال خروج آمریکا از افغانستان افزایش یابد، آیا افغانستان تبدیل به مبدا نخست مواد مخدر دنیا خواهد شد؟
به لحاظ تاریخی، طالبان همواره رابطه ای پیچیده با تجارت مواد مخدر داشته است. محمد عبدعلی، رییس نیروهای ویژه مبارزه با مواد مخدر در استان هلمند می گوید: “از بعضی جهات، ارتباط فرماندهان طالبان با قاچاق مواد مخدر هیچ موضوع جدیدی نیست.” (بر اساس یافته های دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل، هلمند بزرگترین استان تولید کننده تریاک در افغانستان است. برآورد می شود امسال میزان کشت خشخاش بسیار بیشتر از ۱۸۵ هزار جریبی باشد که در سال ۲۰۱۲ کشت شده است.) عبدعلی خاطر نشان می کند اختر محمد منصور، که امروز به عنوان یکی از قدرتمندترین فرماندهان طالبان شناخته می شود، و ملا دادالله آخوند – که چندی پیش کشته شد- از سال ۱۹۹۴ در قاچاق مواد مخدر دست داشته اند؛ یعنی از زمانی که جنبش طالبان در حال شکل گیری بود.
ملا محمد عمر – که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ و قبل از آنکه مجبور به فرار و اختفا شود طالبان را رهبری و بر افغانستان حکومت می کرد- تولید تریاک و قاچاق آن را در اواخر دهه ۹۰ غیرقانونی و حرام اعلام کرد. با این حال بسیاری از فرماندهان محلی طالبان در مناطق تولید کننده تریاک، به ویژه در هلمند و قندهار، از تجارت تریاک برای تامین هزینه های مالی عملیات های مسلحانه خود استفاده می کنند. جالب این که طالبان سال هاست از مزرعه های کشت تریاک افغانستان، ۱۰ درصد مالیات اسلامی (خمس و زکات) اخذ می کنند. بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل در خصوص تولید تریاک، برآورد می شود این مالیات برای طالبان، سالانه ۲۲ تا ۴۴ میلیون دلار درآمد خالص ایجاد کرده است. همچنین برآورد می شود طالبان به خاطر محافظت از کاروان های مواد مخدری که از کشور می گذرند نیز سالانه ۷۰ میلیون دلار دیگر درآمد کسب می کنند.
اما در دو سال گذشته چیزی عوض شده است: به نظر می رسد اکنون رهبری مرکزی طالبان قصد دارد نقش برجسته تری در تجارت مواد مخدر در افغانستان داشته باشد. آنها هم در بخش های بالادستی و هم در بخش های پایین دستی تجارت هرویین و تریاک فعالیت جدی دارند؛ کشاورزان را ترغیب به کشت خشخاش می کنند، به آنها پول قرض می دهند تا بذر خشخاش بخرند، بکارند، و خشخاش برداشتی را تصفیه کنند تا تبدیل به تریاک و هروئین شود. در نهایت، محصول را از طریق خاک پاکستان و ایران به بازارهای جهانی منتقل می کنند.
یکی از فرماندهان نیروهای شورشی طالبان در ناحیه “سنگین” در استان هلمند می گوید: “در گذشته، سهم طالبان از عرصه مواد مخدر افغانستان، فقط همان ۱۰ درصد مالیاتی بود که از کشاورزان اخذ می شد، به علاوه پولی که بابت محافظت از کاروان های حامل مواد مخدر دریافت می شد اما حالا طالبان از راس تا قاعده این هرم را در دست دارد.” وی از جزییات نیز آگاه است. هم خودش و هم خانواده اش دستی در این تجارت رو به رشد دارند. او ادامه می دهد: “رهبران طالبان به طور سازمان یافته، مناطق تحت کنترل خود را به نواحی تولید مواد مخدر تقسیم و برای هر منطقه، قدرتمندترین رهبران محلی را تعیین کرده اند. آنها نه تنها کشاورزان را به تولید مواد مخدر ترغیب می کنند، بلکه به رهبران محلی خود نیز اختیار تام داده اند تا در این تجارت، فعالیت کنند.” بر اساس برآوردهای دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل، طالبان بیش از ۲۰۰ میلیون دلار در سال از محل قاچاق مواد مخدر درآمد دارد.
اما چرا طالبان بیش از هر زمان دیگری درگیر قاچاق مواد مخدر شده است؟ برای سالیان مدید، طالبان برای تامین هزینه های مالی عملیات های نظامی، عمدتا متکی به وجوهاتی بوده است که از جانب هواداران و حامیان مالی خود در کشورهای جنوب خلیج فارس دریافت می کرده است. در سال های اخیر، حجم این کمک ها بسیار کاهش یافته است، چرا که توجه ساکنان ثروتمند کشورهای جنوب خلیج فارس معطوف به دغدغه های دیگری از جمله فلسطین، مصر و سوریه شده است. احتمالا همین مساله طالبان را بر آن داشته تا دنبال منابع مالی دیگری بگردد.
اما عامل مهمتر گرایش رهبری طالبان به سمت مواد مخدر، شاید این بوده که آنها می خواسته اند از آنچه فرماندهان محلی شان سال ها ارتزاق می کرده اند، سهمی داشته باشند. بخش عمده تریاک افغانستان، در مناطق تحت کنترل طالبان در جنوب و جنوب غرب کشور تولید می شود که این میزان، به گزارش دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل، ۹۸ درصد از کل تریاک تولیدی در افغانستان را شامل می شود. یکی از فرماندهان محلی طالبان که مایل نیست نامش منتشر شود، می گوید: “بدون پول حاصل از قاچاق مواد مخدر، طالبان بسیار ضعیف خواهد شد. این پول سال هاست که نیازهای مالی جنبش را در تمام سطوح تامین می کند. رهبری طالبان دریافته است حالا که نتوانسته تولید و قاچاق مواد مخدر را متوقف کند، چرا خود درگیر آن نشود و کنترل این تجارت را در دست نگیرد؟”
منبع: نیوزویک
ترجمه: فرهاد فرجاد – شفقنا
«اظهارات افراد خارج از دبیرخانه ستاد، مندرج در پرتال ستاد الزاماً به معنای موضع رسمی ستاد مبارزه با موادمخدر نمی باشد.»