يك كارشناس آموزشي معتقد است: فقر فرهنگي و شيوههاي نادرست تربيتي عامل بسيار مهم در گرايش نوجوانان به سمت انحرافات اجتماعي از جمله اعتياد به مصرف مواد مخدر صنعتي و روانگردان ها است .
فاطمه مهرانفر در گفت و گو با روابط عمومي ستاد مبارزه با مواد مخدر افزود: به عقيده بنده يكي از عوامل مهم پيدايش بزهكاري و شيوع اعتياد، سطح و طبقه اجتماعي و فرهنگي خانوادههاست، سطح تحصيلات، سطح پايين و نازل منزلت اجتماعي خانواده، ناآگاهي اعضاي خانواده به ويژه والدين از مسائل تربيتي، اخلاقي و آموزه هاي مذهبي، عدم همنوايي خانواده با هنجارهاي رسمي و حتي غيررسمي جامعه، هنجارشكني اعضاي خانواده از جمله مولفههايي هستند كه در قالب فقر فرهنگي خانواده در ايجاد شوكهاي رواني و روحي بر نوجوانان و جوانان براي مصرف مواد مخدر صنعتي و روانگردانها موثر است و انگيزه ارتكاب انواع جرايم آنان را نيز دوچندان ميكند.
وي با بيان اينكه تبعيض جنسيتي يا تبعيض بين فرزندان از جمله عوامل مهم فقر خانوادگي بشمار ميآيد، اظهار داشت: بسياري از والدين آگاهانه يا ناآگاهانه با تبعيض بين فرزندان، موجب اختلاف بين آنان و دلسردي آنان از زندگي ميشوند، تبعيض در برخورد با خطاها و اشتباهات فرزندان دختر و پسر، عدم اتخاذ رويه منطقي براي برخورد با خطاهاي فرزندان و تنبيه تبعيضآميز براساس برتري پسر بر دختر يا به عكس، موجب سلب اعتماد به نفس و بدبيني فرزندان نسبت به والدين ميشود كه زنگ خطري براي گرايش به اعتياد است.
اين كارشناس آموزشي ادامه داد: همانگونه كه عدم توجه به نيازهاي عاطفي فرزندان ميتواند عامل بروز ناهنجاري هاي رفتاري در فرزندان شود، توجه بيش از حد متعارف و در اختيار قرار دادن امكانات رفاهي زياد هم ميتواند زمينه بروز ناهنجاريهاي رفتاري در آنان شود.
مهرانفر، اضافه كرد: در شيوه فرزندسالاري، اغلب تمايالات و خواستههاي فرزندان محقق ميشود، از اين رو به محض ايجاد مشكلات، بحرانها و فشارهاي زندگي كه در آن امكان تحقق برخي از نيازها سلب ميشود و يا در شرايطي كه خواستههاي فرزند باعث افراط شده و والدين با آن مخالفت ميكنند، فرزند به دليل تربيت شديد عاطفي، روحيه عدم درك منطقي شرايط، نازپروري و بي تحملي در برابر مخالفت والدين، عصيان و طغيان كرده و همين امر موجب دوري وي از والدين شده و سرانجام اين عوامل مي تواند زمينه گرايش به استفاده از مواد مخدر را فراهم كند.
وي با بيان اينكه بيشتر انحرافات نوجوانان ريشه در ناكاميهاي اوليه زندگي آنان دارد، گفت: شناخت نيازهاي رواني و كيفيت ارضاي اين نيازها در شادابي و نشاط فرد بسيار موثر است و ارضا نشدن آن و يا ارضاي ناقص آن، اثرات نامطلوب بر جاي گذاشته و زندگي را به كام فرد تلخ مي كند و فرد را به اعتياد ميكشاند.
مهران فر تصريح كرد: وجود یک انحراف و نابهنجاری از جمله اعتياد در جامعه میتواند نظم اجتماعی را دچار اخلال كند، آسیبی که اعتیاد به اعتبار و حیثیت جامعه وارد میسازد جبران ناپذیر است، در منظر و افکار عمومی، همانگونه که فرد معتاد از چشمها افتاده و فاقد اعتبار است، جامعه ای هم که دچار آفت اعتیاد شود و سلامت خود را از دست بدهد ، از چشم انداز دیگر جوامع خواهد افتاد ، اعتبار و حیثیت لازم را دیگر نخواهد داشت.
وي خاطرنشان كرد: از سوي ديگر، اعتیاد، زیان و ضررهای سنگینی را در زمینه اقتصادی نیز متوجه جامعه میسازد،اين پدیده شوم باعث صرف هزينههاي زيادي در تولید و یا تهیه مواد افیونی ميشود و هم بخش عمده و اثر گذار جامعه، یعنی جوانان را، از عرصه تولید و کار محروم میسازد.
اين كارشناس آموزشي شکلگیری باندهای مافیایی و راههای درآمد سیاه که پولهای نامشروع را از گردونه سالم اقتصاد جامعه بیرون كرده و به چرخه فساد وارد میكند، زیان عمده دیگر اعتیاد در اقتصاد جامعه و کشور دانست.
مهران فر، اجتماعي شدن مبارزه با مواد مخدر را در گرو افزايش آگاهي خانوادهها از معضلات اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي اعتياد دانست و گفت: همچنين بايد شيوههاي تربيتي را هم به خانوادها گوشزد كرد.
وي، تقويت اعتقادات فرزند، به ويژه در كودكي و نوجواني، در كنار پاي بندي عملي والدين به آموزه هاي ديني، ايجاد سازگاري در محيط خانه، ايجاد بستر مناسب براي احساس امنيت، آرامش، صفا و صميميت و درك متقابل والدين و فرزندان، تلاش در جهت تامين نيازهاي مادي و معنوي فرزندان توسط والدين،توجه به نيازهاي روحي و عاطفي وجوانان و ايجاد فضاي مطلوب و آرام در خانواده، مراقبت والدين نسبت به اعمال و رفتار فرزندان خو،برنامه ريزي مناسب براي تنظيم اوقات فراغت نوجوانان و جوانان،نظارت جدي نسبت به دوست يابي فرزندان را از وظايف مهم در امر مقابله با اعتياد عنوان كرد.
منبع خبر: روابط عمومي ستاد مبارزه با مواد مخدر۹۴٫۰۲٫۱۶