• امروز : دوشنبه - ۲۴ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : 23 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Monday - 15 September - 2025
کل پست ها: 74909اخبار امروز : 12
9

رويكرد اجتماعي بي‌نظير‌ترين راه مبارزه با موادمخدر ‏

  • کد خبر : 14322
  • ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۶:۲۶

وقتي يك جوان موادمخدر صنعتي مصرف كرده و در عالم توهم به سر ‏مي‌برد چه كسي از خطر و تبعات عملكرد او در امان است؟ هيچ ‏فردي نمي‌تواند خود را از جامعه جدا بداند به همين سبب معضلات ‏اجتماعي يك جامعه هم دامن‌گير او خواهد بود. رويكرد اجتماعي ‏كردن مبارزه با موادمخدر كه دكتر رحماني […]

وقتي يك جوان موادمخدر صنعتي مصرف كرده و در عالم توهم به سر ‏مي‌برد چه كسي از خطر و تبعات عملكرد او در امان است؟ هيچ ‏فردي نمي‌تواند خود را از جامعه جدا بداند به همين سبب معضلات ‏اجتماعي يك جامعه هم دامن‌گير او خواهد بود. رويكرد اجتماعي ‏كردن مبارزه با موادمخدر كه دكتر رحماني فضلي در كسوت دبيركل ‏ستاد مبارزه با موادمخدر در پيش گرفته باعث اطلاع‌رساني اصولي ‏در مورد موادمخدر و تبعات آن به جامعه شده است.‏

يكي از نمايندگان سابق مجلس در اين مورد به روابط عمومي ستاد ‏مبارزه با موادمخدر مي‌گويد: جامعه ما در مبارزه با موادمخدر ‏يك تلاش جهادگونه و شبانه روزي ۳۰ ساله را پشت سر گذاشته ‏است و عليرغم زحمات و پيگيري‌هاي فوق‌العاده‌ دستگاه‌هاي دولتي، ‏نظامي و انتظامي و تقديم شهداي گرانقدر بي‌شمار در اين مسير، هنور به ‏نتيجه مطلوبي دست نيافته‌ايم. به نظر من نتيجه نسبت به اين ‏زحمات صفر است. احكام خيلي تند و خشني هم در زمينه موادمخدر ‏داريم و تعداد اعدامي‌هايي كه هر سال بهانه‌اي براي مجامع ‏بين‌المللي هم مي‌شود، قابل ملاحظه است ولي همچنان داستان ‏موادمخدر پررنگ‌تر از سال گذشته ادامه دارد.‏

الياس حضرتي با اشاره به اشراف دكتر رحماني فضلي بر مسائل ‏اجتماعي و فرهنگي مي‌افزايد: رويكردي كه ايشان در پيش گرفته‌اند، بي‌نظير است. وظيفه خودم مي‌دانم ‏به عنوان كسي كه مسائل اجتماعي، سياسي و فرهنگي را دنبال ‏مي‌كنم از اين بخش از زحمات ايشان تقدير و تشكر كنم. فعاليت‌ها ‏و جلسات مستمر ايشان به عنوان دبيركل ستاد مبارزه با ‏موادمخدر با اقشار مختلف (گروه‌هاي مختلف، رسانه‌ها، نهادهاي ‏مدني و تمامي كساني كه به شكلي مي‌توانند در مديريت، كنترل و ‏مهار موادمخدر موثر هستند) جزو بي‌نظير‌ترين تلاش‌هاي وزراي كشور ‏در طول تاريخ بعد از كشور است.‏

اين فعال سياسي با اشاره به اينكه بهترين راه‌ حل مبارزه با ‏موادمخدر، خروج آن از حوزه انحصاري حكومتي است، مي‌گويد: ‏تاكنون مبارزه با موادمخدر به نيروي انتظامي، قوه قضائيه و ‏نهايتا به وزارت كشور ختم مي‌شد. كما اين كه به دليل درگيري ‏وزارت كشور در مشغله‌هاي سياسي، نيروي انتظامي را در چهره ‏وزارت كشور مي‌ديديم. در هر مقطع مديريتي كه مشاركت مردمي ‏وجود داشته مسئولان موفق عمل كرده‌اند و دقيقا جايي كه ‏گفته‌اند شما برويد خانه‌هاي‌تان، ما حكومتي‌ها از پس اين غول ‏عظيم برمي‌آييم، شكست خورده‌اند. رويكرد اجتماعي كردن بسيار ‏منطقي به نظر مي‌رسد. در اين رويه، همه اقشار و آحاد كشور در ‏اين زمينه فعال شده و فرهنگ مقاومت و روش‌هاي مبارزه نو در ‏صدر كار قرار مي‌گيرد. يعني به جاي مبارزه‌هاي حذفي، طرد از ‏جامعه، بايكوت كردن و… مي‌توان مبارزه‌هاي نرم محبت، جذب و ‏راه‌حل‌هاي فرهنگي را در پيش‌ گرفت. ‏

مدير مسئول دو روزنامه اعتماد و تعادل با بيان اينكه جنگ ‏يكي از موضوعاتي بوده كه همه را درگير آن كرديم، يادآور مي‌شود: ‏از پيرمرد ۸۰ ساله تا نوجوان ۱۲ ساله كه شناسنامه‌اش را ‏دستكاري مي‌كرد و حتي زن‌ها و پيرزن‌ها در جنگ شركت داشتند. در ‏آن زمان روستايي و شهري، مدير، صنعتي، غيرمدير و… با جنگ ‏درگير شدند و فرهنگ مقاومت در خانه‌ها، مدارس، محله‌ها و… ‏جاي گرفت. اگر جنگ صد سال هم طول مي‌كشيد مردم مي‌مانند. ‏همينطور در جريان برخورد با منافقين كه تروريسمي به مراتب ‏وحشتناك‌تر از داعش بودند و در تمام محلات نيرو داشتند، همه متحد ‏شدند. يك گروه سازمان‌يافته كور كه هر افراد حزب‌اللهي، ‏مسجدي و يا جبهه‌اي را به طور بدترين شكل ترور مي‌كرد. حضرت ‏امام (ره) فقط دستور دادند؛ «هر كسي مراقب همسايه خودش ‏باشد.» ديگر كار منحصر به نيروي اندك وزارت اطلاعات، ‏قوه‌قضاييه و سپاه نشد، بلكه همه مردم در اين زمينه خود را ‏مسئول دانستند و هزاران خانه تيمي كشف شد. در بحث مبارزه ‏موادمخدر هم همينطور است. بايد در جامعه روابط اجتماعي ‏فوق‌العاده عاطفي، اقتصاد سالم و اشتغال مولد فراگير ايجاد شده ‏و در كنار آن نحوه برخورد با معتاد، حركت‌هاي مشكوك، خانه‌هاي ‏محل توليد موادمخدر به مردم اطلاع‌رساني شود. ‏

الياس حضرتي با اشاره به اينكه نقش دولت همچنان در محبث ‏مبارزه با موادمخدر پررنگ است، مي‌گويد: دولت مي‌تواند به ‏معتاداني كه سن بالايي دارند موادمخدر مرحله‌اي ارائه كند و ‏از داروهاي سالم‌سازي در آن استفاده كنند. با اين روش اعتياد ‏كه يك تهديد است را مي‌تواند به فرصت درمان تبديل كرده، ‏جامعه را به سمت سالم‌سازي حركت دهد.‏

وي با اشاره به ناخالصي‌هايي كه در موادمخدر صنعتي جديد وجود ‏دارد، تاكيد مي‌كند: در حال حاضر فروش موادمخدر ناخالصي كه ‏از هر گندابي براي توليد آن استفاده مي‌شود بسيار فراگير شده ‏است. با وجود چنين موادمخدر ناخالصي علاوه بر اعتياد و مباحث ‏آبروريزي، ديگر جسم و روحي براي معتاد نمي‌ماند. اين ‏ناخالصي‌ها باعث از بين رفتن بدن به وي‍ژه سلول‌هاي مغزي در مدت ‏زمان كم مي‌شود و فرصت ترميم را نيز از مصرف‌كننده مي‌گيرد. ‏البته توسعه كمپ‌هايي كه توسط مردم خير وجود آمده و نيازمند ‏حمايت‌هاي غيرمستقيم دولت دارد هم ضروري به نظر مي‌رسد. دولت ‏بايد در خانواده‌ها فرهنگ مراقبت از فرزندان را ايجاد كند.‏

اين فعال سياسي با اشاره به اين كه عدم فراگيري آيين تعامل و ‏گفتگو يكي از آسيب‌هايي است كه در جامعه ما وجود دارد، ‏مي‌افزايد: در ۷ سال اول زندگي فرزندانمان بايد به آنها محبت ‏كنيم و در ۷ سال دوم بايد آموزش ببيند. فرزندانمان در ۷ سال ‏سوم ديگر بچه نيستند، بلكه مشاور پدر و مادر به حساب ‏مي‌آيند. بنابراين نمي‌توان با مشاور حالت تحكمي گرفت بلكه ‏بايد روي نظر او حساب باز كرد. البته اين مقام مشاوره را ‏نبايد به صورت مصنوعي به فرزندان داد بلكه خانواده‌ها با ‏فرزندانشان صحبت كنند. شايد فرزندي نقدي بر كارها و ‏راه‌حل‌هاي والدين خودش داشته باشد، بهتر است در يك فضاي كاملا ‏آرام، صميمي و بر پايه اعتماد نقدها را تحليل كرد. پايه‌هاي ‏اعتماد در خانواده هم صداقت و راستي، احترام متقابل، به رسميت ‏شناختن شخصيت طرفين و… است. اين تعامل و گفتگوي محبت‌آميز ‏بايد در جامعه هم تسري پيدا كند. جامعه ما در فقر مطلق ‏گفتگو به سر مي برد. روحيه استبدادي در بعضي خانواده‌ها (در ‏تعيين تكليف در همه موارد مربوط به فرزندانشان) به مراتب ‏بدتر از استبداد شاهان است. والدين بايد با جوان خود وقت ‏بگذارند و با او صحبت كنند. وقتي جوان احساس كند كه به رسميت ‏شناخته شده، انعطاف خواهند داشت.‏

حضرتي در مقايسه‌اي مي‌گويد: يادمان باشد كه در گذشته كانال ‏ارتباطي و اطلاعاتي جوانان يا مدارس بود يا پدر و مادرشان، ‏اما امروزه كانال‌هاي ارتباطي و اطلاع‌رساني به اندازه‌اي زياد ‏است كه جوانان خود را نيازمند داده‌هاي پدر و مادر نمي‌دانند، ‏مگر آن كه عشق و علاقه و اعتماد در خانواده زياد باشد. ‏خانواده‌هايي كه آيين زندگي كردن را بلد هستند آسيب‌پذيري ‏كمتري دارند. متاسفانه در جامعه ما خيلي از موارد مانند ‏راهنمايي و رانندگي، احترام به حقوق شهروندي و… ‏استانداردسازي شده ولي براي آموزش مهارت‌هاي زندگي هيچ آييني ‏وجود ندارد.‏

منبع خبر: روابط عمومي ستاد ‏مبارزه با موادمخدر۹۳٫۱۰٫۱۶ 

لینک کوتاه : https://news.dchq.ir/3/?p=14322

برچسب ها